فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

همه زندگی من و بابایی

سلام عزیز دله مامان خوبی خوشگلم مامان دلش واست یه ذزه شده نبودی دیشب رفتیم خونه مامانی بابا همش حالتو پرسیدن اونا هم دلشون میخواد تو زود و سالم به دنیا بیایی خوشگلم جات راحته مامانی کاش زودی میتونستم بیام ببینمت نمیدونی که این باباییت هر روز منو تنها میزاره تا شب میره سره کار دیرم میاد  وقتی بهش میگم منو تنها نزاره میگه برای اینده تو میره سره کار راست میگه بابایی به خاطره تو و من خیلی کار میکنه وقتی به دنیا اومدی باید قدره این بابایی خوب و بدونی عزیزم افرین به این بابایی خوب که از حالا به فکره اینده نی نی نازشه افرین بابایی ...
7 آبان 1390

بدون عنوان

سلام عزیز دل مامان خوبی خوشگلم کجایی مامانی اصلا خبریت نیست یه تکونم نمیخوری چرا زودی بزرگ نمشی بپری بغل مامان مامان همش زود به زود دلش برات تنگ میشه یه وقتایی نگرانت میشم که نکنه رشد نکنی یا بخوای مامان و تنها بزاری بعدش یادم میفته که تو رو خدا بهم داده خدایی که خیلی بزرگه حتما خودشم مواظبه نی نی ناز من هست بعدش دلم اروم میگیره نی نی نازم کاش زودی میومدی بیرون پیش مامانی مامان خیلی تنهاست دلش می خواد تو پیشش باشی گله نازم خیلی دوست دارم هنوز با بابایی سره اسمت به توافق نرسیدیم یه بار میگه خودت بزار یه بار میگه حق اسم با پدره ولی اخرش من برنده میشم یه اسم ماه برات میزارم قربونت برم یه اتاقی واست درست کردم نمیدونی که بی...
4 آبان 1390

نفس مامان

سلام عزیز دل مامان دردونه من عوبی گلم دلم واست یه ذره شده مامان کی میای پیشم یه تکونم نمیخوری دل مامان خوش بشه میدونم زوده ولی دلم میخواد بدونی من منتظرتم کاشکی میفهمیدم  دخملی خانومی یا اقا پسری ولی هر چی که باشی من عاشقتمممممممممممممممممم ...
30 مهر 1390

مامان همیشه منتظر

جیگر مامان خوبی مامان امروز اتاق و برای اومدنت تمیز کرده نمیدونی چی شده که یه عالمه ام اسباب باز خریده واست دلم میخواد زودی بیای چیشم دیشب بابایی خیلی دیر اومد نتونست باهات درد و دل کنه امشب دیگه حتما بهش میگم بیاد و باهات حرف بزنه عزیزکم امروز همش سرم درد میکرد اما یه اتاقی واست تمیز کردم که نگو یه عالمه چیزای خوشگل میخوام برات بخرم     مامان همش منتظره تو زودی بیای هفته دیگه میخوام برم پیش دکتر تا عکس قشنگتو ببینم کاش این ماها زودی تموم میشد دوست دارم عزیز مادر ...
30 مهر 1390

به نام خدای مهربونی که همیشه به من لطف داشته

نی نی نازم سلام   به وجود اومدنت مبارک گلم الان 9 هفته و 6 روزه که تو توی دل مامان خونه کردی بودنت بهترین و قشنگ ترین لحظه عمره منه. مامان عاشقته و دوست داره تو همیشه سلامت باشی ای کاش تا عبد سالم و صالح باشی و زودی بیای تو بغل مامان من همیشه ارزومه که تو رو زودتر ببینم تو قشنگ ترین اتفاق عمره مامانی زود بیا باشه گلم زودی بیا تا مامان تو رو از نزدیک ببینه هرگز از یادم نمیزه روزی که قلب کوچیک و قشنگتو تو رو دیدم خیلی ناز بود خیلی قشنگ میزد مطمئنم صدای قلب تو از تمام اهنگ های دنیا قشنگ تره زود بیا زندگی مادر ...
30 مهر 1390

روزای بی تو

سلام عزیز دلم دل کندن ازت چه سخته کی میای مامان جان چه قدر دری میگذره روزای بی تو کاش زود بیای مامان دلش میخواد تو رو تو بغل بگیره عزیز دلم دلم واسه دوباره دیدنت تنگ شده کاش زود دکتر میگفت بیا باید ٢ هفته برای دیدنت صبر کنم چه قدر دلتنگتم عزیز دل مادر ...
30 مهر 1390

ماه مامان

سلام نفس مامان خوبی خوشگلم دلم برات یه ذره شده کی میای من اون صورت ماهتو ببینم ...
30 مهر 1390