فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

بدون عنوان

سلام به هستی مادر ثنای قشنگم تنها امید زندگی من الهی مامان فدات بشه هنوز سرما خوردگی گلم خوب نشده الهی فداش بشم دختر کوچولوی نازم خوب نمیتونه نفس بکشه من براش بمیرم حالا که چهار ماهش تموم  شده دختره نازم ٥ کیلو شده دکتر میگفت وزنش کمه شروع کردم بهش حریره میدم الهی فداش بشم همش گرسنه میمونه همش میخواد همه چیزو بخوره کور بشم براش مامان خیلی وست داره دخترک نازم دخترم یاد گرفته با کمک دیگران وسایل و با دو تا دستش میگیره تا ازش غافل میشم خودشو به یه طرف میندازه تادستشو میگیرم خودش میشینه الهی فداش بشم با صدا میخنده
12 شهريور 1391

اولین مسافرت

اخره ماه رمضان این چند روز تعطیلی رفتیم شمال اولین مسافرت ثنا خانوم بود خیلی بد بود ثنا خانوم همش حوصلش سر میرفت و به خاطره اب و هوای مرطوب شمال کلی اذیت شد الهی فداش بشم شبا هم با کلی گریه میخوابید حالا هم که برگشتیم ثنا خانوم سرما خورده اصلا خالش خوب نیست سه روزه تب کرده و همش گریه میکنه الهی مامانش نباشه دختره گلم درد بکشه ناز گل مامان امروز واکسن داشت تا سوزن و دید شروع کرد به گریه کرده الهی قربونش برم ای کاش تب نکنه خیلی دوست دارم ثنای عزیزم هر جا میریم همه عاشقش میشن از بس دخترم خوش اخلاقه و برای همه میخنده یه شمالی عاشقش شده بود بهش میگفت تی چیشو قربان تی جان و قربان ثنا خانومم همش براش میخندید امروز یاد گرفته همه چیزو با دستا...
5 شهريور 1391

ثنا خانوم من کجایی

دختره گلم ثنا خانوم چند روزه یاد گرفته خودشو به یه طرف میندازه قربونش برم جمعه سپردمش به بابایی نگهش داره یه لحظه به خودم اومدم دیدم باباییش ثنا خانوم و برده بود حمام کلی حرص خوردم من خودم تا حالا ثنا رو نبردم حمام میترسم بندازمش مامان بزرگش میبردش من فقط روش اب میریزم اونوقت نمیدونم به چه جراتی ثنا رو برده بود حمام اخرش خودم رفتم شستمش و اوردمش بیرون کلی ام دعواش کردم ثنا خانومم نامردی نکرد کلی تو حمام برای باباییش خندید بعدشم تا خشکش کرد روی بابایی خیس کرد بابایی رو فرستاد حمام فدای چشمای نازش برم بابایی دیروزم ثنا رو با خودش برد بیرون شیرینی خرید البته بدون اجازه من حواس منو پرت کرد و دخترمو دزدید باید حواسمو خیلی جمع کنم این بابایی اخر...
18 تير 1391

نفس مامان

دختره خوشگلم ثنا جون هر روز خوشگل تر از دیروز میشه شبا تا صبح میخوابه ماه اول نا ارومی میکرد ولی حالا راحت میخوابه فقط خواب کردنش یه کمی سخته روزا کلی ناز میکنه الکی گریه میکنه کلی صدا از خودش در میاره وقتی روی زمینه از خودش صدا در میاره ناز میکنه میخنده تا بلندش کنیم ولی وقتی بلندش میکنیم بد اخلاق میشه دلش میخواد دور اتاق بگردونیمش دوست نداره روی زمین باشه دختره قشنگم حرفم میزنه اقوووو میگه فداش بشم صداشم خیلی ارومه دخترم خیلی ماهه عزیییییییییییییییزززززززززززززززه الهی فداش بشم یه لحظه ازم دور میشه دلم کلی براش تنگ میشه دخترم خیلی ماهه دو تا دستشو که میگیرم زور میزنه بلند بشه فداش بشم صبح ها هم خیلی خوش اخلاقه همش میخنده&nb...
16 تير 1391

بدون عنوان

ثنای قشنگم دیروز برای دومین بار رفت رستوران یه هفته پیشم واکسن زد عزیز دلم کلی گریه کرد یه کوچولو هم تب کرد ولی اصلا مامانشو اذیت نکرد فداش بشم شبا هم تا صبح راحت میخوابه و منو اذیت نمیکنه فرشته قشنگم خیلی گله الهی فداش بشم وقتی باهاش حرف میزنم کلی میخنده اغوو میگه برام خیلی ذوق میکنم دلم میخواد بخورمش الهی فداش بشم باباش زورش میاد دخترشو نگه داره الکی دعواش میکنه دختره گلم تو بغل بهتر میخوابه بابایی وقتی خونه باشه بغلش میکنه و راهش میبره خیلی دوستش داره همش میخواد با خودش ببردش سره کار اقا جون و دلش میخواد ثنا زودی بزرگ بشه دستشو بگیره ببردش بیرون همه دلشون واسه دخترم تنگ میشه وقتی با خودم میبرمش بیرون فداش بشم الهی   ...
16 تير 1391