فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 12 سال و 10 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

بدون عنوان

ثنای قشنگم دیروز برای دومین بار رفت رستوران یه هفته پیشم واکسن زد عزیز دلم کلی گریه کرد یه کوچولو هم تب کرد ولی اصلا مامانشو اذیت نکرد فداش بشم شبا هم تا صبح راحت میخوابه و منو اذیت نمیکنه فرشته قشنگم خیلی گله الهی فداش بشم وقتی باهاش حرف میزنم کلی میخنده اغوو میگه برام خیلی ذوق میکنم دلم میخواد بخورمش الهی فداش بشم باباش زورش میاد دخترشو نگه داره الکی دعواش میکنه دختره گلم تو بغل بهتر میخوابه بابایی وقتی خونه باشه بغلش میکنه و راهش میبره خیلی دوستش داره همش میخواد با خودش ببردش سره کار اقا جون و دلش میخواد ثنا زودی بزرگ بشه دستشو بگیره ببردش بیرون همه دلشون واسه دخترم تنگ میشه وقتی با خودم میبرمش بیرون فداش بشم الهی   ...
16 تير 1391

بدون عنوان

ثنای من خیلی نازه یاد گرفته دستشو خیلی خوشمزه میخوره کلی صدا از خودش در میاره الهی فداش بشم یاد گرفته یه دفعه به یه طرف میچرخه کلی ناز میکنه و الکی گریه میکنه یه قطره اشکم نمیریزه فقط از خودش صدا در میاره مامان جون خیلی از این کارش خوشش میاد از بس دختر کوچولومو بوس کردن نی نی نازم صورتش قرمز شده
18 خرداد 1391

بدون عنوان

قربونش برم ثنا جونم وقتی ام خوابه میخنده فداش بشم الهی خیلی ماهه یه فرشته است ...
18 خرداد 1391