فندوق مامانفندوق مامان، تا این لحظه: 12 سال و 12 روز سن داره

فندوق مامان عاشقتممممممممممممم

بازم انتظار و دوری

سلام عزیز دل مامانی دختره نازم خوبی خوشگل مامان دل مامان برای دیدنت یه ذره شده ولی باید طاقت بیاره ٣ ماهه دیگه اگه خدا بخواد میای تو بغل مامانی الهی مامان فدات بشه دیگه اتاقتم داره تموم میشه فقط جای قشنگ تو توش خالیه مامان خیلی تنهاست همش منتظره تو گل نازه همش به اتاقت نگاه میکنم و ارزو میکنم تو سالم و صالح باشی و زودی بیای تو بغل مامان بابا هم شبا دوست داره بره تو اتاق تو بخوابه همش میگه تو کی میای روز تولد قشنگ ترین روز عمره مامان و باباست عزیز دل مامان زودی بزرگ شو و همیشه سالم باش زودی بیا مامان دیگه طاقت دوری تو رو نداره میخوام بدونی که مامان و بابا با هر نفسی که میکشن یاد تو هستن و تو رو از ته دل دوست دارن عاشقت دختره ...
7 اسفند 1390

دست بنده دختره نازم

دختر قشنگم سلام عزیزه مامان الهی مامان فدات بشه رفتم برای دستای قشنگت یه دست بند ناز خریدم به دنیا اومدی بندازم تو دستت مامان فدای صدای قلب قشنگت بشه امروز رفتم دکتر گفت همه چیزت عالیه مامان فدات بشه همیشه عالی باش باشه دختره نازم الهی فدای تکون خوردنت بشه مامان مامان خیلی خیلی دوست دارم عسلم هنوز کمدت اماده نشده عزیزم مامان حسابی از دست این نجاره ناراحته ولی چه میشه کرد مجبورم یه مدت دیگه صبر کنم کمد دخترم باید عالی باشه مثل خوده دخترم که عالیه یه خانوم گله همه چی تمومه ایشالله که همیشه سالم باشی عسل مامان زودی به دنیا بیای دلم برات خیلی تنگ شده ...
26 دی 1390

اولین حرکت های دختره قشنگم

سلام دختره گلم الهی مامانی فدات بشه چه خبره هی تو دل مامان لگد میزنی مامان یه دفعه میترسه الهی مامان فدای دست و پای قشنگت بشه هر چقدر دلت میخواد مامانو اذیت بکن باشه عزیز دلم فقط سالم باش و خوب رشد بکن الان سه روزه مامان میفهمه که شما تو دل من تکون میخوری حسابی بزرگ شدی خوشگلم    چهار روز پیش تکون نمیخوردی به بابایی میگم دخترم تکون نمیخوره نگرانشم دیگه سرشو اورد پایین و صدات کرد یه دفعه شروع کردی به تکون خوردن 2 بار تکون خوردی که خودم ترسیدم بپری بیرون ای دختره بابایی مامان صدات میکنه تکون نمیخوری بابایی صدات میکنه تکون میخوری مامان قربونت میره بابایی سفارش کرده حسابی منو اذیت بکنی همش میگه ثنا دختره ...
15 دی 1390

دختره نازنینم

سلام دختره قشنگم فرشته کوچولوی من امروز رفتم سونوگرافی سالم سالم بودی فدات بشم حالا که بزرگتر شدی بیشتره معلوم بود که دختری فدات بشه مامان الهی من قربون دست و پای کوچولوت برم این هفته وسایلتو میارن اتاقتو واست میچینم هر روز میرم توش و کیف میکنم الهی سلامت باشی دختره قشنگم مامان خیلی دوست داره دلش برات یه ذره شده زودی بیا تو بغلم بابایی رفته برات یه فیل بزرگ خریده وقتی به دنیا میای باهات بازی بکنه همش میگه پس چرا نی نی ما به دنیا نمیادش دوست داره تو زودی به دنیا بیای ایشالله همیشه سالم و صالح باشی دختره گلم چند روز پیش رفتم برات وسایل حمام خریدم وان و تشت و صندلی و از این جور چیزا زودی بیا ازشون استفاده کن وق...
29 آذر 1390

تولد مامانی

سلام بهترین مادر دیروز تولد مامانی بود جای تو خیلی خالی بود دلم میخواست تو هم بودی توی جمع ما فقط جای خوشگل من خالی بود بابایی برای من یه جفت گوشواره خریده بود نمیدونی که خیلی قشنگه  الهی مامان فدات بشه همیشه سلامت باشی دلم برات خیلی تنگ شده چند هفته است ندیدمت دلم برات یه دنیا تنگ شده خیلی دوست دارم بالاخره بابایی رضایت داده که من اسم قشنگ شما رو ثنا بزارم البته اگه شما دختر خانوم شدی اگه اقا پسر شدی که اسمتو میزارم سبحان ایشالله سلامت باشی دختر و پسر برای ما فرقی نداره من فقط دلم میخواد تو بهترین ادم دنیا بشی و همیشه سالم و  صالح باشی ...
22 آذر 1390

محرم

سلام عسل مامان الهی مامان فدات بشه من و بابایی چند روز پیش رفتیم و برات کمد و تخت و ویترین خریدیم ایشالله به خوشی ازشون استفاده کنی و خوشت بیاد این چند روز دل مامانی خیلی گرفته بود اخه محرم شده و مامانی نمیتونه به خاطره تو از خونه بیرون بیاد الهی مامان فدات بشه وقتی تو مجلس امام حسین نشستم تو شروع کردی به تکون خوردن الهی مامان قربونت بره خیلی خوب حست میکردم الهی همیشه سلامت باشی مامان خیلی دوست داره ...
16 آذر 1390